شب سیاه
عشق
چی سرت اومده که تنهام
گذاشتی گوشه گیر شدیی تو خودت شکستی نگو دل بریدی از قلب خسته دلی که یه عمره پای تو نشسته صدات کردم بی تو می میرم بمون کنارم نزار بمیرم عشق من منو نشکن فکر من نیستی اصلا نباشی می میرم به عشقت. شنبه 11 تير 1390برچسب:, :: 9:57 :: نويسنده : محمدجواد آدرس انجمن shabsyahm.vcp.ir/forum پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : محمدجواد
مــــــــــــن بــــــا تـو نـیامدم کـه صـحرا بـیـنـم
یــــــــــــــــــا بــــــــــر لـب جـوئی بـهوس بـنشینم مــــــــــــقــــــصـــود مـــــــــن آنست کـه تـو لاله و گــــــــــل مــــیچینی و مـن درد تـو بـرمـیچیـنم
گـــویـنـد هــــوای فـــــصــل آزاد خـــوشـــســت
بـــــــــــوی گـــــــــل و بــــــــــانـــــــگ مــــرغ گـــلزارخـوشــســــت ابــریـــشـــــم زیـــــر و نـــــــاله زار خـــــــوشــــسـت ای بـــی خــبـران ایـنـهـمه بـا یــار خــوشـسـت
عـشـاق بدرگهـت اســیرنـــــــــد بـــــــــــیــــــا
بـدخـوئی تـو بـر تـو نـــگیــــــرنــــــــد بــــــــیــــــــــا هـرجـورو جـفا کـه کـــــــــــرده ای مـــــــــعــــذوری زان پیش که عذرت نـپــــذیرنـــــــد بـــــیــــــــــا سه شنبه 7 تير 1390برچسب:, :: 18:35 :: نويسنده : محمدجواد دوستت دارم
به اندازه ی...
ببخش دوست داشتنم که اندازه نداره
سه شنبه 7 تير 1390برچسب:, :: 9:18 :: نويسنده : محمدجواد میروی ...
و من فقط نگاهت میکنم
تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو،
یک عمر فرصت برای گریستن دارم
اما برای تماشای تو،
همین یک لحظه باقی است
و شاید همین یک لحظه
اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
.
.
.
دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 12:12 :: نويسنده : محمدجواد
اینقدر سرفه نکن
بیستون تو سرت بخوره
من باورت می كنم!
مرده شور تو ...
اما تو , تنها چیزی كه واسه من می چیدی.......
فکر میکردم تو همدردی!
جلو کوه داد بزنی محبت بر میگرده محبت!
جای ِ خالیت پر نمیشود دیگر؛
حتی...با خودت! یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 20:20 :: نويسنده : محمدجواد
می ترسم
می ترسم... از روزی که دستهای تو هم سرد شوند
می ترسم... از روزی که به صدایت نیاندیشم
می ترسم... از روزی که در ذهنم نگاهت را نبینم
می ترسم... از روزی که تا ابد تو را نبینم
می ترسم... از روزی که بعد از آن تا بی نهایت تو را نشنوم
می ترسم... از نگاه تو... دستان تو... صدای تو
می ترسم... از روزی که فقط به من نمی اندیشی
می ترسم... از نفس های تو،آن لحظه که با نبضم هماهنگ نزند
می ترسم ...
ادامه مطلب ... یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : محمدجواد
خـدا را چه ديـدي ؟!
اين كلمه ها و نوشته ها صـوت شـدند ؛ و بـراي ِ يك بـار هم كه شـده او . . .
سوم شخص مفرد نیست !
همه ی دنیای من است !!!
بزرگراه های مهندسی ساز
فرامــــوش کردنـــت
حالا اشک هایم شبیه تو شده اند ! گریه که می کنم ... نمی آیند ...!
من تو را نمی سرایم !.. هوایت که به سرم می زند " بند بند وجودمــــ ای کاش نگاه خسته را خوابی بود یا در شب بی ستاره مهتابی بود ما مثل دو کاج دور از هم هستیم ای کاش که بین من و تو تابی بود یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 12:13 :: نويسنده : محمدجواد کاش بودی تا دلم اسیر فردا نبود کاش میدانستم کجایی و ای کاش میدانستم چه جور میتوان تورا دید نظاره ات کرد در آغوشت کشید و به تو گفت دوستت دارم نمیدانم چه جور بگویم ولی می گویم دوستت دارم از راه دور تا بدانی عشق کشک نیست عشق در گیری قلب است کاش بدانی چه میگویم آخر همه خیانت کردند و رفتند و من سکوت کردم و این سکوتی خواد بود بلند تر از فریاد برای رسیدن به آرزوهایم و آنکه دوستش دارم شنبه 4 تير 1390برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : محمدجواد
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|